نویسنده: محمد مرادی

اگر تصمیم گرفته‌اید این مجموعه را مطالعه کنید، حتماً زبان پشتو را تا حدودی می‌فهمید و با آن صحبت می‌کنید اما زبان پشتو تنها محاوره نیست بلکه مثل هر زبان دیگری مبتنی بر ادبیات و دستور است که به آن گرامر و یا «پښتو لیک‌دود» می‌گویند.

سخت است در افغانستان، دانشجو، استاد دانشگاه، معلم، مقام دولتی، تجار، کاسب و یا پزشک بود اما زبان پشتو و گرامر آن را یاد نداشت. بدون شک که اهمیت زبان‌ها به افهام و تفهیم است و اگر از این دریچه به زبان پشتو نگاه کنیم، یادگیری آن به شکل محاوره‌ای برای عموم و فراگیری قواعد آن برای اقشاری که ذکر شد، لازم و حتمی است اما با این توضیح که هیچ زبانی به خودِ خود، پخته کامل و جامع نیست. همان‌طور که یک زبان به زبان‌های پیرامون خود برای غنامندی نیازمند است، از درون هم به معیاری شدن و به روزرسانی نیاز دارد. به همین خاطر است که تاکنون کتاب‌های زیادی درباره دشواری‌ها و رفع دشواری‌های زبان فارسی، عربی، انگلیسی و سایر زبان‌ها نوشته شده است. پشتو هم از همین قاعده پیروی می‌کند و مشکلات خاص خود را دارد اما متاسفانه تاکنون برای رفع دشواری‌های زبان پشتو و معیاری کردن آن و همچنین تنظیم کتاب درسی برای غیر پشتوزبانان، کار زیادی صورت نگرفته است. در طول بیش از دو دهه، ۲۳ دوره زبان پشتو تدریس کرده‌ام اما تاکنون به کتاب درسی و آموزشی برنخورده‌ام که معیاری و استاندارد بوده و در‌عین‌حال پاسخگوی نوآموزان زبان پشتو باشد.

به هر صورت، سخن از ادبیات زبان پشتو بود که اگر بخواهیم آن را با ادبیات زبان فارسی مقایسه کنیم، سخت‌تر، دشوارتر و پیچیده‌تر از دستور زبان فارسی است. مونث و مذکر و حالت‌های مغیّره، دستور زبان پشتو را از ادبیات زبان فارسی متمایز می‌کند. فعل‌ها، ضمیرها، پسوندها، مصدرها و حتی تعدادی از حروف و تلفظ آن‌ها نیز در زبان پشتو، قواعد خاص خود را دارد.

شما با خواندن این مجموعه، با نکته‌های مهم و کلیدی در ادبیات زبان پشتو آشنا خواهید شد. پایه و منبع این مجموعه را کتاب دستور زبان پشتو یا «پښتو لیک‌دود» نوشته خودم قرار داده‌ام که در سال ۱۳۹۳خورشیدی در هزار نسخه در ایران به چاپ رسیده است اما متاسفانه نسخه دیجیتال آن در دسترس نیست و امیدوارم با چاپ دوم کتاب، فایل "پی.دی.اف" آن هم منتشر شود.

زبان پشتو چیست؟

پشتو یا پښتو که به صورت‌ پختو نیز تلفظ می‌شود نام یکی از دو زبان رسمی در افغانستان و از شاخه زبان‌های آریایی است. گویندگان این زبان، عمدتاً از قوم پشتون هستند که در منابع تاریخی به افغان‌ها نیز شهرت دارند. زبان پشتو به طور عمده در نواحی جنوبی و شرقی افغانستان و قسمت شمال‌غربی پاکستان متداول است. رقم دقیق گویندگان زبان پشتو در افغانستان مشخص نیست زیرا در چهاردهه جنگ و درگیری، آمار دقیقی از هیچ بخش افغانستان وجود ندارد اما بر اساس آمارهای دولتی در پاکستان، حدود ۱۰ درصد از جمعیت این کشور را پشتون‌ها تشکیل می‌دهند. با توجه به جمعیت ۱۸۰ میلیون نفری پاکستان، می‌توان تخمین زد که حدود ۱۸ میلیون نفر در پاکستان به زبان پشتو تکلم می‌کنند.

به رغم آن که زبان‌های فارسی و عربی در زبان پشتو نفوذ یافته اما این زبان بسیاری از خصوصیات خود را حفظ کرده است. پشتو شامل لهجه‌های وزیری، آفریدی، پیشاوری، قندهاری، غلزایی، بنوچی و غیره است که در اصل زبانی واحد بوده و خاستگاه مشترک دارند.

پشتو چه از نظر آوا‌شناسی و چه از نظر ساختمان دستوری با دیگر زبان‌های آریایی تفاوت‌هایی دارد. این زبان را به دو گروه جنوب‌غربی و شمال‌شرقی تقسیم می‌کنند. گویش مهم گروه جنوب‌غربی، لهجه قندهاری است و در گروه شرقی، گویش پیشاوری اهمیت دارد. اختلاف میان این دو گروه، هم در چگونگی ادای صداها و هم در برخی نکته‌های دستوری است. از جمله نام یا عنوان زبانی که در لهجه قندهاری پشتو/پښتو و در لهجه پیشاوری «پختو» تلفظ می‌شود.

پیشینه تاریخی زبان پشتو

آثار ادبی پیش از اسلام به این زبان به دست نیامده است ولی به زعم محققان پشتون، پس از قرن اول هجری اشعار و منظوم‌هایی وجود دارد که بر حیات ادبی این زبان در اوایل اسلام دلالت می‌کند. کتاب پته خزانه یا گنج پنهان که در سال ۱۱۴۲هجری قمری در قندهار نوشته شده، برخی از منظومات و اشعار پشتو را که به قرن دوم هجری تعلق دارد، نقل کرده ‌است. البته اصالت این کتاب از سوی پژوهشگران در افغانستان، پاکستان و غرب مورد تشکیک است.

آنچه شک و تردیدی در آن راه ندارد، موجودیت زبان پشتو به شکل فعلی آن، در چهارصد سال پیش است. خوشحال‌خان ختک متولد سال ۱۰۲۲هجری، عبدالرحمان بابا متولد سال ۱۰۴۲هجری، عبدالحمید مهمند متولد حدود سال ۱۱۰۰هجری، پیرمحمد کاکر متوفای حدود ۱۷۷۰میلادی و حمزه بابا شینواری متوفای ۱۹۹۴میلادی، از ادیبان و شاعران برجسته زبان پشتو هستند.

سیاست احیاء زبان پشتو

طی قرون متمادی، پشتو تنها در گفتار به‌کار می‌رفته و آثار ادبی به این زبان بسیار اندک بوده است. فقط چند دهه پیش بود که دولت افغانستان پشتو را زبان رسمی کشور قرار داد و از آن پس روزنامه، کتاب و آثار ادبی به این زبان پدید آمد و تدریس آن در آموزشگاه‌ها معمول شد.

به رغم آن که احمدشاه درانی و جانشینان وی از قومیت پشتون هستند اما زبان پشتو تا سال‌های اخیر، وارد ادارات دولتی نشده بود. امیر شیرعلی‌خان برای نخستین‌بار اصطلاحات نظامی را به زبان پشتو برگرداند و در زمان امان‌الله خان نیز تلاش‌هایی برای پشتونیزه کردن ادارات دولتی انجام شد. در دوره محمد ظاهرشاه و پس از تدوین قانون اساسی در ۱۳۴۳خورشیدی، رجال دولت کوشیدند تا زبان پشتو را به عنوان تنها زبان رسمی افغانستان در متن قانون اساسی به تصویب برسانند اما اعتراض جدی مردم از یک طرف و دفاع نمایندگان قانون‌گذار از زبان فارسی از طرف دیگر، از این امر جلوگیری شد. سرانجام، رجال دولتی پذیرفتند که رسمیت زبان‌های فارسی/ دری و پشتو را در قانون اساسی بگنجانند. بدین‌ترتیب، افغانستان کشوری دو زبانه شد که در قانون اساسی سال ۱۳۸۲خورشیدی نیز بر این امر تصریح شده است.

مطالعات علمی در زبان پشتو

در زمینه مطالعات علمی زبان پشتو، فضل تقدم با دانشمندان روس و به ویژه با «درن» ایرانشناس برجسته دانشگاه سن پترزبورگ است که نخستین دستور زبان علمی پشتو را در سال ۱۸۴۵میلادی و منتخباتی از متون این زبان را با واژه‌نامه در سال ۱۸۴۷میلادی منتشر کرد.

در نیمه دوم قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، تنی چند از دانشمندان غربی چون «ترایپ»، «دارمستتر»، «گایگر»، «بلیو»، «راورتی» و «مورگنستیرنه» نیز یک رشته کارهای علمی درباره پشتو چون دستور، واژگان، کتاب‌های درسی و ریشه شناختی، عرضه کردند.

از سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰خورشیدی، مطالعات درباره پشتو در مسکو و لنینگراد از سرگرفته شد و برخی از آثار «برتلس» در این دوره به چاپ رسید. آموزش زبان پشتو را در مسکو «اصلان‌اف» و سپس «باگالیوب‌اف» در دهه ۱۳۲۰خورشیدی در لنینگراد بنیاد نهاد.

نتیجه این کار، انتشار یک دوره آثار جدیدی شد که هدف آنان بیشتر تشریح جنبه‌های گوناگون دستوری زبان پشتو بود. همچنین در راستای خدمات دانشمندان شرق به زبان پشتو، نخستین فرهنگ لغت پشتو با کوشش «دوریانک‌اف» منتشر شد.

در سال‌های اخیر نویسندگان افغانی چون «صدیق‌الله رشتین»، «عبدالحی حبیبی»، «زلمی هیوادمل»، «قلندر مومند»، «محمدصدیق روهی»، «عبدالرئوف بینوا»، «عبدالشکور رشاد» و «مجاوراحمد زیار» نیز خدمات علمی و تاریخی را برای توسعه زبان پشتو انجام دادند.

الفبای زبان پشتو

سخن از ادبیات و گرامر زبان پشتون است که با خودآموز و آموزش زبان پشتو تفاوت زیادی دارد. گرامرِ هر زبان، یک مرحله بعدتر از آموزش زبان است. خواندن این مجموعه، برای دوستانی مفید است که از نگاه محاوره، به زبان پشتو مسلط باشند و درغیرآن، بهره کمتری می‌برند.

دومین قسمت از این مجموعه را با حروف زبان پشتو آغاز می‌کنیم. بر اساس نصاب درسی در افغانستان، تعداد حروف الفبای زبان پشتو، ۴۶ حرف است که برخی از آنان چون انواع «ی» در قواعد جمع و مفرد و همچنین مونث و مذکر قابل استفاده است. به جدول زیر توجه کنید. از میان این حروف، هشت حرف، ویژه و مخصوص زبان پشتو است که الفبای عربی و فارسی فاقد آن است. این حروف عبارتند از:

ټ – څ – ځ – ډ – ړ – ږ – ښ – ڼ

تلفظ و ادای حروف ویژه در زبان پشتو

«ټ»

تلفظ این حرف شبیه حرف «ت» در فارسی است ولی کمی سنگین و پُر ادا می‌شود.

مثال:

ټال - تال = تاب

بوټ - بوت = کفش

«څ»

این حرف هم یکی از حروف زبان پشتو است که در فارسی و عربی وجود ندارد ولی تلفظ آن شبیه حرف «ث» یا «س» است.

مثال:

څوک - سوک = چه‌کسی

څلور - سلور= چهار

«ځ»

صدای این حرف نزدیک به تلفظ حرف «ز» است اما اندکی با سر زبان تلفظ می‌شود.

مثال:

ځم - زم = می‌روم

ځوان - زوان = جوان

«ډ»

این حرف شبیه حرف «د» است ولی مقداری سنگین ادا می‌شود.

مثال:

ډوډۍ- دودی = نان

ډیر- دیر = بسیار

«ړ»

این حرف نسبت به حرف «ر» پُر و زیرزبانی تلفظ می‌شود.

مثال:

ړوند - روند = نابینا

نړی - نری = جهان

«ږ»

این حرف شبیه حرف «ژ» تلفظ می‌شود اما صدا باید از زیر زبان خارج شود.

مثال:

ږغ - ژغ = صدا

کوږ - کوژ = کج

یادآوری:

مردم مناطق مشرقی افغانستان حرف «ږ» را با حرف «گ» تلفظ می‌کنند.

«ښ»

این حرف شبیه «ش» تلفظ شده اما صدای آن از زیر زبان خارج می‌شود.

مثال:

ښه - شه = خوب

اوښ - اوش = شتر

یادآوری:

مردم مناطق مشرقی افغانستان حرف «ښ» را با حرف «خ» تلفظ می‌کنند.

«ڼ»

این حرف مانند حرف «ن» است اما مقداری سنگین‌تر و پُر ادا می‌شود.

مثال:

بڼ- بن = باغ

ماڼی - مانی = کاخ

نکته‌ها

• حروف «ف» و «ق» در نوشتار زبان پشتو به همان شکل اصلی نوشته شده اما برخی از پشتون‌های جنوب افغانستان، اولی را با حرف «پ» و دومی را با حرف «ک» تلفظ می‌کنند.

• حرف «گ» در نوشتار زبان پشتو به شکل «ګ» نیز آورده و نوشته می‌شود.

• در زبان پشتو حروف «ئ - ې - ۍ - ي - ی» کاربردهای مختلفی دارند که بعداً به آن اشاره می‌شود.

مذکر و مونث

تمامی اسامی در زبان پشتو از نگاه جنسیت به مذکر«نرینه» و مونث «ښځینه» تقسیم می‌شوند.

علامت‌های مذکر در زبان پشتو

(۱) - «ی» نرم و ملایم

مانند:

لرگی = چوب

منگی = کوزه

وږی = گرسنه

تږی = تشنه

(۲) - «و» معلوم

مانند:

چاکو = چاقو

باڼو = مژه

(۳) - «ه» کوچک و مجهول

مانند:

وراره = برادرزاده

زړه = قلب

نیکه = پدربزرگ

(۴) - «و» نرم و ملایم

مانند:

لو = درو کردن

یادآوری‌ها

(۱)

در بین حروف زبان پشتو، تعدادی حرف مثل "ث" "ص" "ص" "ط" "ظ"، مختص زبان عربی است که اگر کلمه‌ای با این حروف در پشتو دیده شود، ریشه عربی دارد. به این حرف‌ها، حروف غیراصلی می‌گویند.

(۲)

آن دسته از اسامی که در آخر آن یکی از حروف اصلی زبان پشتو آمده باشد و در واقع مونث سماعی یا شنیداری نباشد، مذکر شمرده می‌شود.

به طور مثال:

میز = میز

لاس = دست

اور = آتش

غل = دزد

(۳)

«ی» ساکن که قبل از آن «و» و «الف» آمده باشد، حکم مذکر را دارد.

به طور مثال:

زوی = فرزند

سوی = خرگوش

لوی = بزرگ

ځای = مکان

چای = چای

بوی = بو

علامت‌های مونث در زبان پشتو

(۱) - «ه» معلوم

مانند:

لښته = شاخه باریک

توره = شمشیر

(۲) - «ۍ» دنباله‌دار

مانند:

ډوډۍ= نان

څوکۍ= کرسی و صندلی

(۳) - «الف»

مانند:

ژړا = گریه

خندا = خنده

(۴) - «و» بلند

مانند:

پښتو = پشتو

زانگو = گهواره

(۵) - «ي» معلوم

مانند:

قیچي = قیچی

دوستي = دوستی

یادآوری

در صفات نسبی حرف «ي» برای مذکر استعمال می‌شود.

به طور مثال:

موچي = کفاش

کبابي = کبابی

(۶) - «ې» بلند

مانند:

ناوې = عروس

ملګرې = رفیق

اقسام مونث در زبان پشتو

(۱) - حقیقی لفظی یا جاندار با علامت مونث.

مانند:

غوا = گاو شیری

چرگه = ماکیان

(۲) - حقیقی غیرلفظی یا جاندار اما بدون علامت مونث. به این‌گونه مونث در زبان پشتو، مونث معنوی نیز می‌گویند.

مانند:

مور = مادر

خور = خواهر

(۳) - غیرحقیقی لفظی یا بی‌جان اما دارای علامت مونث.

مانند:

پاڼه = برگ

غرمه = ظهر

(۴) – غیرحقیقی غیرلفظی یا بی‌جان و بدون علامت. به این گونه مونث در زبان پشتو، مونث سماعی نیز می‌گویند.

مانند:

ستن = سوزن

لمن = دامن

مفرد و جمع در زبان پشتو

در زبان پشتون مانند بیشتر زبان‌ها اسامی بر دو قسم، مفرد و جمع تقسیم می‌شود. کلمه مفرد آن است که بر یک شی و یا یک شخص دلالت کند. مانند:

هلک = پسر

ونه = درخت

کلمه جمع نیز بر تعدادی از اشیا و یا اشخاص صدق می‌کند.

مانند:

هلکان = پسران

وني = درخت‌ها

علامت‌های جمع بستن مذکر در پشتو:

«ي» «ه» «گان» «اه» «ان» «ونه»

شرح مطلب

(۱) - در آخر هر اسم صفت که «ی» نرم قرار گرفته باشد، در قاعده جمع به «ي» معلوم تبدیل می‌شود. به طور مثال:

مفرد:

ستوری =ستاره

لرگی =چوب

جمع:

ستوري = ستاره‌ها

لرګي = چوب‌ها

نکته

در این‌گونه اسامی که در بالا ذکر شد، نام‌های جاندار و صفت‌های نسبی با آوردن علامت «ان» در آخر اسم، جمع بسته می‌شوند.

به طور مثال:

مفرد:

میږی = مورچه

غویی =گاونر

کابلی = اهل کابل

جمع:

میږیان = مورچه‌ها

غویان = گاوهای نر

کابلیان = کابلی‌ها

(۲) – هر صفت که در وسط آن حرف «و» و یا «ی» قرار گرفته باشد، در قاعده جمع، آن حرف به «الف» تبدیل شده و در آخرش «ه» کوچک به آن اضافه می‌شود.

به طور مثال:

مفرد:

پښتون = اسم مفرد یک قوم

ړوند = نابینا

تریخ = تلخ

جمع:

پښتانه = اسم جمع یک قوم

ړانده = نابینایان

تراخه = جمع‌ تلخ

(۳) – بعضی از صفات دو حرفی و یک سیلابی یا یک بخشی، با اضافه کردن «ه» در آخر آن کلمه، جمع می‌شود.

به طور مثال:

مفرد:

غل = دزد

سور = سرخ

اوم = خام

جمع:

غله =دزدها

سره = جمع سرخ

اومه = جمع خام

(۴) – آن دسته از اسامی و صفت‌هایی که در آخر آن یکی از حروف اصلی زبان پشتو قرار گرفته باشد، اگر جاندار باشد به طور عموم به علامت «ان» و اگر بی‌جان باشد به علامت «ونه» جمع بسته می‌شود.

به طور مثال:

الف:

مفرد:

چرگ =خروس

اوښ = شتر

ځوان = جوان

جمع:

چرگان = خروس‌ها

اوښان = شترها

ځوانان = جوانان

ب:

مفرد:

کور = منزل

کال = سال

ټوپک = تفنگ

جمع:

کورونه = منازل

کلونه = سال‌ها

ټوپکونه = تفنگ‌ها

علامت‌های جمع بستن مونث در پشتو

«ۍ» «ې» «گانې» «وی» «انی»

شرح مطلب

(۱) - هر اسم مفرد مونث که در آخرش «و» و یا «الف» آمده باشد، به علامت «گانې» جمع بسته می‌شود.

به طور مثال:

مفرد:

زانگو = گهواره

رڼا = روشنایی

غوا = گاو ماده

جمع:

زانګوګانې = گهواره‌ها

رڼاګانې = روشنایی‌ها

غواگانې = گاوهای ماده

یادآوری

در بعضی از نوشتار زبان پشتو این گونه اسامی را با علامت «وی» نیز جمع می بندند.

به طور مثال:

زانگووی = گهواره‌ها

رڼاوی = روشنایی‌ها

غواوی = گاوهای‌ شیری

(۲) - آن دسته از اسامی مونث که در آخرش «ه» معلوم قرار گرفته باشد، در قاعده جمع به حرف «ې» تبدیل می‌شود.

به طور مثال:

مفرد:

ګټه = فایده

مالگه = نمک

چرگه = ماکیان

جمع:

ګټې = فایده‌ها

مالګې = نمک‌ها

چرګې = ماکیان‌ها

(۳) - هر اسم مفرد مونث که در آخرش «ي» معلوم آمده باشد، در قاعده جمع تبدیل به «ۍ» دنباله‌دار می‌شود.

به طور مثال:

دوستي = دوستی

وداني = ساختمان

دښمني = دشمنی

جمع:

دوستۍ = دوستی‌ها

ودانۍ = ساختمان‌ها

دښمنۍ = دشمنی‌ها

(۴)- آن دسته از اسامی مونث که در آخرش «ې» بلند قرار گرفته باشد، به علامت «انی» جمع بسته می‌شود.

به طور مثال:

مفرد:

ناوې = عروس

خواښې = مادر زن یا مادر شوهر

جمع:

ناویانی = عروس‌ها

خواښیانی = مادر زن‌ها یا مادر شوهران

(۵) - اسامی مونث سماعی با قرار گرفتن «ې» در آخر آن، جمع بسته می‌شوند.

به طور مثال:

مفرد:

غیږ = آغوش

لار = راه

لمن = دامن

جمع:

غیږې = آغوش‌ها

لارې = راه‌ها

لمنې = دامن‌ها

بیشتر بدانیم:

تمامی اسامی مونث سماعی در اصل، حرف «ه» در آخر خود داشته ولی به مرور زمان حذف شده است.

(۶) - در صفت‌های نسبتی قاعده جمع مونث در زبان پشتو با اضافه شدن حرف «ې» از قاعده جمع مذکر جدا می‌شود.

مثلاً:

جمع مذکر

کابلیان = کابلی‌ها

خواران = بینوایان

جمع مونث

کابلیانې = کابلی‌ها

خوارانې = بینوایان

(۷)- جمع اسامی معنوی در زبان پشتو طبق یک قاعده خاص قرار نمی‌گیرد اما به طور عموم به قرار ذیل جمع بسته می‌شود:

مفرد:

مور = مادر

خور = خواهر

نجلۍ = دختر

جمع:

میندی = مادران

خویندی = خواهران

نجونی = دختران

۰ نظر