عبدالرشید فرزند محمد رحیم بای در سال 1334 در ولسوالی خـواجـه دوکـوه شــبرغـان مربـوط ولایـــت جـوزجان، در یک خانواده دهقان از ملیت اوزبیک متولد گردید.

وی در زادگـــاهش آمـــوزش های ابتـدائیـه را تا صـــنف شـــشم ادامــه داد ولـی به دلیــــل مشـــکلات اقتـصـادی از ادامه تحـصـیل بـاز ماند و در کــنـار پـــدر به کار دهقــانی روی آورد تا دست پدر را گرفته و خانواده اش را کمک کرده باشد.

او با آنکه تا صنف ششم مکتب درس خواند، ولی هوشیار و دارای ذکاوت متفاوت از همسن و سالانش بود و بخوبی درد های اجتماعش را حس می کرد و میدانست که در میان همه همروستائیان و همقشلاقی هایش حتی یک فرد تحصیل کرده هم وجود ندارد.

او برای بیرون رفت از این وضعیت با خود می اندیشید و فکر می کرد تا چاره کار را دریابد و راه هایی را جستجو می کرد تا چراغی در میان قوم و تبارش روشن کند که در روشنایی آن وقوف یابند که اگر به غفلت ادامه بدهند، زنده گی شان همینگونه در تاریکی ها خواهد ماند.

عبدالرشید، به اینگونه با اندیشه بیداری مردمش و رهانیدن آنان از ناآگاهی های تحمیل شده بر آنها به بلوغ رسید و سپس راهی خدمت زیر بیرق شد.

زنده گی عسکری او را در کوره های تجربه آبدیده ساخت . حقایق زنده گی بیشتر بر او مکشوف گردید و به کنه نا برابری، تبعیض و بی عدالتی های اجتماعی کشور، شهر و روستایش پی برد و مصممانه تر بر آن شد تا خودش علمدار راه رهایی مردمش گردد.

او سرباز کماندو بود. بار ها با پراشوت پرتاب های موفقی داشت و شجاعت و دلاوری هایش او را درمیان نظامیان مشهور کرد ولی سرانجام دوره عسکری اش پایان یافت و او ناگزیر به روستایش برگشت.

زنده گی  اورا واداشت تا کار کند از این سبب به حیث کارگر در اداره تفحص نفت و گاز شبرغان مقرر شد و پس از سپری کردن یک دوره آموزشی به عنوان برمه کار در آن اداره به کار پرداخت.

بعد کار در اداره ملکی را رها کرد و اراده نمود تا یک نظامی باشد.  با این اندیشه همراه با شماری از همرزمانش روانه اتحاد شوروی وقت شد و در یکی از نهاد های آموزشی آن کشور آموزش دید و دوباره به وطن برگشت.

پس از بازگشت به وطن به رتبه نظامی بریدگی شامل اردوی افغانستان گردید. شجاعت بی مانندش اورا مشهور ساخت و دیری نگذشت که به حیث قومندان یک مفرزه پنجاه نفری مقرر شد.

همرزمانش او را بسیار دوست داشتند و او را دوستم خطاب می کردند وکثرت استعمال دوستم در زمان کوتاهی این خطاب دوستانه را به تخلص او مبدل  ساخت.

بعد تلاش های او سبب شد که مفرزه پنجاه نفری اش به یک قطعه چهار صد نفری ارتقا کند. در این زمان بود که نام عبدالرشید دوستم در سراسر کشور در شجاعت و دلاوری مشهور گردید. بعد تر عبدالرشید دوستم به حیث قومندان کندک (1200) نفری انتخاب شد.

عبدالرشید دوستم، در راه انسجام مردمش کوشید و در فرجام موفق شد تا در همیاری با همرزمانش فرقه(53) جوزجان را اساس بگذارد. او به حیث قومندان این فرقه از سوی دولت منصوب گردید (1367/1988).

بزودی عبدالرشید دوستم عهده دار تأمین امنیت ولایات فاریاب، جوزجان و سرپل گردید. او با همیاری با مردمش یک نیروی آموزش دیده و نیرومند را در اختیار داشت.

عبدالرشید دوستم، با نیرومندیی که داشت بزودی قدرت بی مانندی یافت و قادر شد تا عملیات های نظامی را مستقلانه به پیش ببرد و درین راه حمایت بیدریغ مردمش را با خود داشت.

داکتر نجیب الله که بخوبی درک کرده بود که “عبدالرشید دوستم ” بیش از  حد نیرومند تر می گردد، برنامه ترور او را طرح کرد ولی پیش از آن که  این برنامه عملی گردد، کشف و در نطفه خنثی کرد.

عبدالرشید دوستم، بعد با بسیاری از فرماندهان جهادی ولایات شمال کشور تأمین رابطه کرد و همراه با آن ها و در هماهنگی با محترم احمد شاه مسعود به حکومت دوکتور نجیب الله در شمال کشور و بعد تر در کابل پایان داد.(سال1371)

عبدالرشید دوستم  در سال 1371 حزب حنبش ملی اسلامی افغانستان را بنیاد گذاشت و در شمال کشور نظام و آرامش تمامی را برقرار کرد و به صد ها هزار آواره کابل که عمدتاً روشنفکران و کا رکنان دولت بودند و به شمال کشور متواری شده بودند، جا و کار داد تا در آن جا زنده گی کنند.

عبدالرشید دوستم، در نتیجه رشادت ها و قهرمانی های بی نظیرش لقب قهرمانی یافت  و به سرعت به ترفیعات نظامی نایل گردیده و به سترجنرالی رسید.

او در کار زار مبارزه با طالبان و القاعده نیز کارنامه درخشانی از خود بر جای گذاشت و نیرو های او  بار دیگر بساط طالبان را از شمال کشور برچید  و در امر آزادی افغانستان از چنگ طالبان نقش بسیار برازنده ایفا کرد.

الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم، به عنوان یک شخصیت مردمی و ملی کشور، در رخداد های سه دهه اخیر در افغانستان نقشی تعیین کننده داشت.

در انتخابات دوره سوم ریاست جمهوری به عنوان معاون اول ریاست جمهوری از داکتر اشرف غنی حمایت کرد وسبب پیروزی اش گردید.

الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم، اکنون به عنوان معاون اول ریاست جمهوری برای مردمش کار می کند.

به این ترتیب دهقانزادۀ روستایی در خواجه دوکوه ولایت جوزجان، از میان محروم ترین مردمان این کشور در نتیجه مبارزات پیگیر و عدالتخواهانه به مقام معاونیت اول ریاست جمهوری رسید تا پرچم بیداری مردمش را همچنان بر شانه داشته باشد.

۰ نظر