دیگران به مریخ رسیدند، ما را ببین...
اصلا مشکل در این نیست که دانشگاه بگوییم یا پوهنتون. مشکل زمانی ایجاد میگردد که برایت حکم کنند که باید دانشگاه بگویی یا پوهنتون.
معضلهی دانشگاه و پوهنتون جزُ کوچکِ یک مشکل بزرگ است که با محمود طرزی آغاز یافت و بعد به تئوری های حزب "افغانملت" انجامید، آثاری مانند "سقاوی دوم" و نوشته های روستار ترهکی به نشر رسیدند و ذهنیتسازی هدفمند و سیستماتیک متکی بر برتریگرایی قومی و زبانی راه انداخته شد، ورنه چه فرقی میکند که پوهنتون، دانشگاه یا یونیورسیتی بگوییم؟! دریور، موتر، بایسکل، واتر پمپ، رستوران، فوتبال، والیبال، باسکتبال، چاینک و... نه فارسی اند، نه پشتو، نه ازبیکی و نه حتی عربی و ترکی اما به راحتی در زبان روزمره مورد استفاده قرار میگیرند. چرا اینها حساسیت برانگیز نیستند؟ برای اینکه هیچ دولت و گروه و حزب و سازمانی این کلمات را بر جامعه تحمیل نکرده بلکه به صورت طبیعی در زبان جا افتاده اند.
آنچه مشکل ایجاد میکند، کلمهی پوهنتون یا دانشگاه نیست بلکه ذهنیت برتریگرایی قومی است که پیوسته سد راه "ملتسازی" قرار گرفته و در آینده نیز قرار خواهد گرفت.
بیایید یکبار هم اگر شده، احساسات کاذب و طفلانهی خود را کنار بگذاریم و به این واقعیت بنگریم که امروز حتی زبان های آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی دیگر به تنهایی قادر نیستند با علم گامبهگام پیش بروند، حالا خب، فارسی، به قول مستشرقین نیز، گنجینهی عظیمی از ادبیات کهن را دارد ولی جواب علم امروز را داده نمیتواند. هر فارسی زبانی که میخواهد در راه علم گام بگذارد، باید و باید به زبانهای دیگر، به ویژه انگلیسی مراجعه کند. مقصد این است که وقتی آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و بعد هم فارسی با آن پیشینه و گنجینه اش جواب علم امروز را داده نمیتواند، با پشتو میخواهیم چه قیامتی برپا کنیم؟
فکر کنید تمام زبانها را تفکر طالبانی از بین برد و در سرتاسر افغانستان پشتو زبان اول مردم شد و در مکاتب نیز همه مضامین به پشتو تدریس شدند، خب فکر میکنید اولاد این مملکت تا کجا پیش خواهد رفت و چه از علم نصیب اش خواهد شد؟ بس کنید این چرندیات طفلانه را. بگذارید هر کس به هر زبانی که دوست دارد، تکلم کند و واژه هایش را خودش انتخاب کند. بروید به محتوای دانشگاه یا پوهنتون بپردازید، نه به پشتو بودن و فارسی بودن اسم اش. به حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود. حماقت محض است اگر از روی نادانی، ناآگاهی و احساسات کاذب قومی بخواهی برای دیگران در زبان مادری شان تعیین تکلیف کنی. مضحک است و مسخره.
ای کاش حد اقل مضامین ساينس و بخشی از اجتماعیات در مکاتب و دانشگاهها به زبان انگلیسی تدریس گردند تا دریچهی علم به روی اولاد این مملکت باز گردد و از این مسخرهبازی ها نجات پیدا کند.
کاوه شفق