0 رای
0 پاسخ
17 نمایش

ترجمه‌ی شعرهایی از خالد شیدا

آقای "خالد شیدا" (به کُردی: خالید شەیدا) شاعر کُرد، زاده‌ی ۱ ژانویه ۱۹۶۷ میلادی، در شهر اربیل عراق و اکنون ساکن هانوفر آلمان است. ▪ نمونه‌ی شعر: (۱) نرو، به دنبالت خواهم آمد! هر کجا که بروی، من هم همان‌جا هستم، هر راهی که قدم بگذاری، من هم خواهم آمد  و تا به تو نرسم، توقف نخواهم کرد، اگر ...

0 رای
0 پاسخ
18 نمایش

ترجمه‌ی شعرهایی از شاده علی

▪ ترجمه‌ی چند شعر از شاده علی (شادە عەلی)  (۱) شکوفه‌ها هم میوه شدند، و من هنوز، به رد تمام جاده‌ها خیره‌ مانده‌ام، آه... تو کجایی؟!   (۲) چشمانت  همچون کبوترهای نو پرواز  گرداگرد مناره‌ی مساجد،  عاشقانه تماشاگر من‌اند.   (۳) تا که هستیم مابینمان کینه پایدار است، ولی می‌خو...

0 رای
0 پاسخ
18 نمایش

ترجمه‌ی شعرهایی از آسو ملا

ترجمه‌ی چند شعر از آسو ملا (ئاسۆی مەلا)   (۱) چترم را باز می‌کنم، نکند اشک‌هایم را ببیند -  مام وطن!.  (۲) با ناز و عشوه روح و جانت را در بر می‌گیرند، ولی بوی وطن را نمی‌دهند، دخترکان غربت! (۳) وطنم، لاشه‌ای‌ست مردار! که کرکس‌ها دوره‌اش کرده‌اند. دیگر از او یک جفت کفش هم برای...

0 رای
0 پاسخ
15 نمایش

ترجمه‌ی شعرهایی از ابراهیم اورامانی

▪ ترجمه‌ی شعرهایی از ابراهیم اورامانی (۱) بیا با هم شعری بنویسیم! تو چه می‌نویسی؟! من فقط می‌نویسم:  -- آخ که چه بسیار دوستت دارم!   (۲) احتمالن، در جایی بسیار دوری، که اینچنین ماه گرفته است!   (۳) تنهایی چنین‌ست: آفتاب طلوع کند و  دوباره غروب کند و  همچنان چشم‌انتظار کسی باشی!...

0 رای
0 پاسخ
15 نمایش

داستان کوتاه کفاش

داستان کوتاه کفاش كفش‌هاي چرم سیاه جلوي بساط كفاش جفت شد. نو بود و بدون درز و پارگی. مرد گفت: - فقط واكس! دست برد و از توی صندوق‌اش، فرچه و بورس را بیرون کشید.  چشم هايش كه به مارك كفش ها افتاد؛ لحظاتی خيره مانده بود... کفشِ بلّا!!!  مرد، خاکستر سيگارش را با نوک انگشتان کشیده‌اش، تکاند و دو...

0 رای
0 پاسخ
14 نمایش

ترجمه‌ی شعرهایی از شیما س عمر

بانو "شیما س عمر" (به کُردی: شیما س عومەر - به انگلیسی: Shaema S Omar) شاعر کُرد زبان زاده‌ی اقلیم کردستان است.   ▪ نمونه‌ی شعر: (۱) خودت را از پنج صفت دور بدار: - بخل و حسد  - آز و طمع  - تنبلی و کاهلی   - مخالفت و دشمنی  - ظلم و ستم  این صفات تو را زودتر به مرگ می‌رسانند.  (۲) ...

0 رای
0 پاسخ
16 نمایش

سه شعر هاشور

▪ سه شعر کوتاه از لیلا طیبی (صحرا)    (۱) شبی ابری‌ست... از میهمانی‌ی ماه دست خالی بر می‌گردم!   (۲) در گلدان، بذرِ کتاب کاشتم، غنچه داده‌ست!   (۳) روحِ سرگردانم، در این حوالی پرسه می‌زند.                        منتظرم،،،       پیدایم کند!     #لیلا_طیبی (صحرا)...

0 رای
0 پاسخ
25 نمایش

ترجمه‌ی شعرهایی از صابر صدیق

استاد "صابر صدیق" (به کُردی: سابیر سدیق) شاعر کُرد عراقی‌ست.   ▪نمونه‌ی شعر:  (۱) برای زیستن   پرچین جسمم را خواهم شکست!  و در میان خرابه‌های دیگران،  در میانه‌ی آشوب و بلوا، جوانه‌های نور و  نهال نشدن  را برداشت خواهم کرد. ... برای زیستن   روحم را در گهواره‌ای پر از درخشش پرورش خواهم ...

0 رای
0 پاسخ
34 نمایش

ترجمه‌ی شعرهایی از تافگه صابر

خانم "تافگە صابر" (به کُردی: تاڤگە سابیر)، شاعر، نویسنده، سازنده‌ی برنامه‌های تلویزیونی و فعال سیاسی و مدنی کُرد، ساکن سلیمانیه اقلیم کردستان است.  برخی شایعات پیرامون رابطه‌ی خانوادگی او و خاندان حاکم بارزانی وجود دارد. تاڤگە بە معنی آبشار است. ▪نمونه‌ی شعر: (۱) در کتابخانەی زندگی دنبال د...

0 رای
0 پاسخ
35 نمایش

رزگار جباری شاعر کرکوکی

آقای "رزگار جباری" (به کُردی: ڕزگار جەباری)، شاعر، نویسنده و پژوهشگر معاصر کُرد، زاده‌ی یک فوریه ۱۹۸۰ میلادی، در کرکوک، و اکنون ساکن اربیل است.   ▪نمونه‌ی شعر:  (۱) شب‌های کوتاه، به یادم می‌آورند راهی تاریک را، کرم‌های شبتاب کجایند؟ (۲) آگاه باش، هر چه در طول زمان  بالا و بالاتر می‌ر...